دیگر وقت دفاع صریح از انقلاب است، نه انتقاد به قیمت تخم مرغ!
(درباره اتفاقات اخیر باید چگونه تولید رسانه ای کنیم؟)
 
ذهن ما و بسیاری از فعالان رسانه ای و فرهنگی و اجتماعی در این روزها مشغول سوالاتی از این دست بوده است:
این ها که در خیابانند کی اند؟ معترض؟ فتنه زده؟ یا آشوبگر؟...
چه کسی روبروی ما و هدف مبارزه ماست؟ دولت؟ تندروهای مترصد عبور از دولت؟ یا ترامپ و بن سلمان؟
چه باید بکنیم؟ ما هم از گرانی ها و بیکاری و... بنالیم ولی اعتراضات را به سمت دولت ببریم؟ درباره توطئه نفوذ دشمن روشنگری و تبیین کنیم؟ یا آماده مبارزه مسلحانه با دشمنان صریح استقلال و امنیت کشور شویم؟...
دبیرخانه نهضت مردمی پوستر انقلاب که حساسیت این روزها را خوب درک می کند، در باره سوالاتی از این قبیل، نکات و پیشنهادهایی دارد و امیدوار است بتواند این بار هم در آزمون انقلابی گری خود سربلند بیرون آید. نهضت مردمی پوستر انقلاب صد البته به تجربه خود در سال 88 برای ایجاد جریان جدیدی از تولید و توزیع مردمی مفتخر است و در تمام سال های پس از فتنه 88 هم تمرکز خود را بر مطالبات جدی و مهم رهبری و مردم بویژه اقتصاد مقاومتی قرار داده است، اما فراموش نکنیم که هر یک از مقاطع تاریخی حرکت ایران اسلامی به سوی آرمانهایش، تفاوت های خاص خود را هم نسبت به دوره های مشابهش دارد. این تحلیل امروز ماست. در یازدهم دی ماه 1396.
 
ماجرای معترضین چیست؟
این بار اگرچه بهانه آغاز موج جدید تجمعات اعتراضی در کشور، مطالبات معیشتی مردم و گلایه‌مندی‌های آنان از شرایط اجرایی و اقتصادی کشور بود، اما ظرف دو سه روز، دشمن با آمادگی و نقشه قبلی، این اعتراضات را پله و سکوی سناریوی ضدانسانی و ضدانقلابی خود قرار داد. حالا دشمنان و عناصر نفوذی آن ها خیلی زود سقف آرمان‌های خود یعنی مقابله با رهبر انقلاب، بازگشت مرتجعانه به دوره رضاخانی، سرسپردگی به امریکا و سعودی و از بین بردن جمهوریت و اسلامیت نظام را فریاد زده‌اند. پس مطالبات به حق مردم که بهانه برخی جرقه‌های اولیه وقایع قرار گرفت، حالا دیگر به هیچ وجه از طریق تجمعاتی که به سرعت آلوده به حضور دشمن می شود، قابل پیگیری نیست. مطالبه جدی اقتصاد مقاومتی از مسوولان ذی‌ربط باید ادامه پیدا کند اما این مطالبه دیگر هیچ ربطی به حضور معترضان در خیابان ها ندارد. در واقع، باید حواسمان باشد؛ تکرار محض کلیدواژه‌های گرانی و بیکاری و... از سوی بچه های انقلابی، نه تنها باعث مصادره شرایط موجود به نفع انقلاب نمی شود بلکه گفتمان نفی وضع موجود را که دشمن فارغ از جناح بندی ها و انتقادات درون نظام دنبال می کند تقویت می کند.
 
یعنی نوک پیکان ما به سوی دولت نباشد؟!... نه!
درست است که حیف شد مطالبات مردم زیر غبار اغتشاشات مسکوت ماند. ولی راه حل احیای مطالبه گری مردمی، باز کردن فضایی دیگر با زیربنایی متفاوت است. دوستان، منازعات درون خانواده انقلاب و اختلاف نظرهای هرچند جدی ما با دولتمردان، جایی برای بروز در این شرایط ندارد. دشمن قسم خورده ما دوباره خیال خام سرنگونی نظام با همه ابعاد و ارکان آن را دارد و به کمتر از بلایی که می خواست بر سر سوریه و عراق بیاورد قانع نیست. بیان هر گونه شعار ضددولتی، معرفی دولتمردان به‌عنوان مسبب مشکلات و باز کردن شکاف‌های داخلی کشور، امروز فقط تاییدی بر اتهام دشمن‌ساز «ناکارآمدی کل نظام» و «به بن‌بست رسیدن انقلاب» در آستانه چهل سالگی اش است. یادمان باشد آن چه مردم می شنوند لزوماً همان چیزی نیست که ما در ذهن خود اراده و تصور می کنیم. باید بدانیم داریم در چه محیط و چه شرایطی، چه سخنی می گوییم. پس نشان دادن هویت و تعلق انقلابی و ولایی در تمام مضامین و تولیداتی که رویکرد انتقادی دارند هم ضروری است. خیال نکنیم اگر ما هم چند نقد را تکرار کردیم و به بالارفتن قیمت تخم مرغ طعنه زدیم و... داریم از این فرصت برای نقد دولت بهره می گیریم. صرف یادآوری مشکلات و ناامید کردن مردم از دولت قانونی کشور، همان ایده «نفی و تغییر» را به جای ایده تحول و مطالبه گری انقلابی تقویت می کند.
 
تکلیف امروز ما چیست؟!
شک نباید کرد که زمان، زمان مقابله‌ صریح و جدی ما در برابر دشمنان اصلی نظام و مردم است. این مقابله شکلی دارد و روحی. شکلش همان دفاع از رهبری و مردم و انقلاب و نظام است. و روحش، نترسیدن از آشوبی که دشمن به پا کرده تا توی دل من و شما را خالی کند و با همین ابزار هیمنه و ترس، اعتماد به نفس و امید انقلابی ما را برای حرکت رو به جلو، دفاع در برابر دشمن و تهاجم به او بگیرد. حفظ ادبیات و نگاه مردمی (فارغ از سلایق خاص سیاسی)، بیان روشن و مستدل، تکیه بر بینات و پرهیز از کدهای مبهم و انتزاعی و غیرمستند، ضرورت فعالیت‌های رسانه‌ای و هنری مردمی با نگاه انقلابی بوده و هست. 
 
حالا چه کنیم؟... اگر دقیق به صحنه منازعه بنگریم و مرعوب جوسازی دشمن نشویم، خیلی کارها داریم:
ترسیم روشنِ واقعیت های امیدبخش کشور و قدرتمندی ای که دشمن را به حسادت و مقابله واداشته است؛
ترسیم و تثبیت انسجام ملی، اعتماد به نفس ملی و آرامش عمومی؛
ترسیم اقلیت محض بودن عده ای آشوبگر در برابر عامه مردم که با همه سلایق سیاسی و تنوعات فرهنگی خود حاضر نیستند نسخه ترامپ و سعودی را برای آینده خود برگزینند؛
ترسیم روشنِ تفاوت امروز ما با دیروز رضاخانی، و تفاوت فردای ما با فردای داعشی های وطنی؛
ترسیم تناقضات جبهه دشمن (از امریکا و اسرائیل گرفته تا سعودی) و جنایاتی که تا کنون علیه انسانیت، ایران، اسلام، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و... انجام داده‌اند؛
ترسیم روشنِ صحنه‌های پنهان‌تر منازعه دشمن، مانند آماده‌سازی فضا برای تحریم‌های موشکی و حقوق بشری و یا اجبار ایران به عقب‌نشینی از حمایت از خط مقاومت در منطقه و...؛
ترسیم ماهیت سست و بی ثمر غربزدگی و امید به دشمن، بدون انگشت گذاشتن و هو کردن مستقیم اشخاصی که از نظر خودشان داخل نظامند و از نظر ما غربگرایند؛
ترسیم امتداد داعش و النصره در اغتشاشگران داخلی که اگر به قدرتی دست یابند، همه نظام را از این وری و آن وری و تندرو و کندرو به یک چوب و آن هم چوب خشونت امریکایی و سعودی می رانند؛
و صد البته ترسیم روشن و دل انگیز اصولی چون اقتصاد مقاومتی، مطالبه گری انقلابی و منطقی، خدمت رسانی و پاسخگویی مسئولان و...
بله، زیاد کار داریم. بسم الله...
 

نظرات